میراث دانشگاه

ان الارض یرثها عبادی الصالحون

میراث دانشگاه

ان الارض یرثها عبادی الصالحون

میراث دانشگاه

این‌جا، محلی است برای طرح دغدغه‌هایی برای یک میراث گرانبها. میراثی که تنی چند از یاوران انقلاب آن را بنیان گذاردند و هم‌اکنون با عروج حضرت آیت‌الله مهدوی‌کنی به امثال چون مایی رسیده است. و اکنون ما هستیم و آینده سنگری مقدس به نام دانشگاه امام صادق علیه‌السلام.

بایگانی

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت‌الله مهدوی‌کنی» ثبت شده است

  • ۲
  • ۰

آقای سیدصالح هاشمی گلپایگانی که در مدت کمتر از یک سال از انتصابش به مدیریت گروه معارف اسلامی، به دنبال اجرای طرحی بود مبنی بر این که برای هر کدام از سرفصل‌های گروه معارف (از اندیشه اسلامی گرفته تا تدبر و تفسیر قرآن، سیره معصومین، تدبیر زندگی و  ...) با هدف تدوین سرفصل‌ها و سرپرستی آن دروس، نیروهای جوان و با انگیزه‌ای را به عنوان هیأت علمی گروه معارف جذب کند. مبنای این کار آن بود که برای برخورداری از دانشگاهی در راستای نیل به علوم انسانی اسلامی و تحقق هدف غایی تلفیق علوم انسانی با علوم و معارف اسلامی، باید اساسا ورودی و جذب اساتید هیأت علمی همه بخش‌ها و دانشکده‌ها، گروه معارف اسلامی باشد. یعنی اگر قرار است به عنوان مثال فردی جذب دانشکده علوم سیاسی بشود، ابتدا لازم است چند سالی را در گروه معارف به تدریس و تحقیق در دروس معارف اسلامی پرداخته و سپس وارد دانشکده‌ها و حیطه‌های تخصصی شود تا امر تلفیق علوم جدید و علوم اسلامی در یک سازوکار مشخص صورت گیرد.

این طرح هرچند از همان ابتدا و به عنوان «شرط» پذیرفتن مسؤولیت گروه معارف از سوی آقای هاشمی گلپایگانی مطرح شده و مورد قبول حضرت آیت‌الله (1) و نیز برخی مسؤولان نظیر دکتر محمدزاده (رئیس وقت دانشکده الهیات) قرار گرفته بود، اما چندی نمی‌گذرد که برخی از مدیران و اعضای هیأت رئیسه وقت دانشگاه، اجرای این طرح را زمینه‌ای برای گسترش یک جریان خطرناک! (2) می‌پندارند. از این رو طرح مزبور دست‌مایه مخالفت‌های جدی قرار می‌گیرد تا بازار شایعه‌پراکنی و نجواهای درونی با مرحوم حضرت آیت‌الله آغاز شود...



پی‌نوشت:

1. به گونه‌ای که گویا این شرط در حکم انتصاب آقای هاشمی گلپایگانی به سمت مدیریت گروه معارف اسلامی نیز از سوی حضرت آیت‌الله مورد اشاره قرار می‌گیرد.

2. هرچند شاید به زعم مخالفان، استدلال‌های مختلفی در جریان عزل آقای هاشمی گلپایگانی مطرح بوده است (اعم از استدلال‌های  منطقی یا خصومت‌های شخصی برخی افراد ذی‌نفوذ)، لکن آن‌چه در پس پرده همه این وقایع و جریان‌ها وجود داشت (جریاناتی که بعدها ابعاد مختلفی نیز به خود گرفت)، ترس و واهمه خواسته یا ناخواسته افرادی در سطح اعضای هیأت رئیسه بود از بروز و ظهور بیش از اندازه و غیر قابل کنترل! جریان ارزشی و انقلابی در دانشگاه؛ مسئله‌ای که شواهد آن در رخدادهای بعدی بیشتر خود را می‌نمایاند... 

  • ۱
  • ۰

حکم انتصاب جناب آقای زهیر انصاریان به مدیریت اداره گزینش دانشگاه 




پی‌نوشت:

1. ر.ک: سایت قدیم دانشگاه، بایگانی اخبار و تازه ها، سال 1389

2. نکتهجالب توجه در این حکم آن‌که تأکید قابل توجهی به همکاری و هماهنگی بیشتر از پیش با رئیس هسته مرکزی گزینش و فعالیت تحت اشراف ایشان می‌شود!

  • ۲
  • ۰

در طول بیش از سه دهه از آغاز به کار دانشگاه امام صادق علیه‌السلام شکی نیست که اگر توفیقی حاصل شده است، از برکت اخلاص همه آنانی است که در ابتدای راه این بنای ارزشمند را بنیان گذاردند و به ویژه حضرات آیات مهدوی‌کنی و باقری‌کنی که عمر خویش را صرف آن نمودند و در این مسیر از بسیاری مطامع دنیوی گذشتند. لکن با همه این توصیفات شاید آن چیزی که بیش از همه مایه غبطه دیگران به دانشگاه امام صادق علیه‌السلام می‌شده‌است، حضور نیروهای ارزشی، دغدغه‌مند و جهادی به عنوان دانشجو و استاد در این مجموعه است. مجموعه‌ای که علی‌رغم کوچکی ظاهری، اثرگذاری‌ها و حرکت‌های عظیم از خود به جای گذاشته است. و این آن چیزی است که سبب می شد انتظاراتی فوق انتظار از آن برود و دانشگاه امام صادق علیه‌السلام را الگویی کند برای مجموعه‌های مشابه این چنینی. در غیر این صورت دیگر چه اهمیتی داشت که نام این مجموعه را بگذاری دانشگاه امام صادق علیه‌السلام یا دانشگاه علامه طباطبایی، شهید بهشتی و...

اصلا فارغ از ارزشی بودن یا نبودن، این دانشجو است که یک دانشگاه را می‌سازد، کما این‌که این انسان‌ها هستند که هر جامعه‌ای را کوچک یا بزرگ می‌سازند. لذا این نگاه از اساس باطل است که حضور دانشجو را به طفیلی وجود مسؤول آن مجموعه پنداشته و بر این اساس خود را از هر گونه پاسخگویی فارغ بدانند. کما این‌که این نوع نگاه متأسفانه بارها و بارها در طول سالیان اخیر به مثابه مشت محکمی شد از سوی مسؤولین برای کوبیدن بر دهان سؤال کننده‌ای به نام دانشجو.

در سال‌های اخیر متأسفانه مطالبه‌گری و سؤال کردن دانشجو (به عنوان رکن رکین این مجموعه و نه به عنوان صدقه سَری مسؤولان دانشگاه!) از اساس نفی شد، به گونه‌ای که دانشجو حق هیچ دخالتی را در هیچ امری از امور دانشگاه (یعنی جامعه‌ای که دانشجو قرار است 7 سال از بهترین سال‌های عمرش را در آن سپری کند) را نداشته باشد.

  • ۲
  • ۰

دانشگاه امام صادق علیه‌السلام با گذشت بیش از سه دهه از آغاز به کار، هم‌اکنون به مرحله‌ای از بلوغ و ثبات رسیده است که بتوان افق‌های بسیار بلندتری را در مقایسه با زمان تأسیس از آن انتظار داشت. شاید در اوایل، ایده اصلی بنیان‌گذاران این بنای ارزشمند، تربیت نیروهایی متعهد و عالم برای مدیریت نظام نوپای اسلامی بوده است، لکن دیدار دانشجویان و اساتید با مقام معظم رهبری در سال 1384 نقطه عطفی شد در هدفگذاری و سیاست های کلان این دانشگاه تا مرجعی باشد برای علوم انسانی اسلامی.

در طول سالیان متمادی از فعالیت این نهاد ارزشمند، فراز و فرودهای بسیاری گربیانگیر دانشجویان و مسؤولین آن بوده است، اما در سالیان اخیر و به خصوص پس از ابلاغ مسؤولیتی گرانسنگ از سوی مقام معظم رهبری به دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، کندی تحولات ناظر به آن هدفگذاری بسیاری از آنانی را که به این سنگر امیدی بسته بودند، آزرده خاطر کرد تا جایی که متأسفانه روند سالیان اخیر دانشگاه حتی در مواقعی در تناقض با آن حرکت جهادی و عظیم مورد انتظار قرار گرفت.

بر کسی پوشیده نیست که در سال‌های اخیر با کسالت حضرت آیت‌الله مهدوی‌کنی از یک سو و مشغولیت ایشان در مجلس خبرگان رهبری در کنار دیگر مسؤولیت‌ها، عملا مدیریت مسائل جاری و حتی برخی عزل و نصب ها تحت تأثیر اطرافیان ایشان صورت می‌گرفت. از این رو نگرانی ناظر به آینده این میراث گرانبها تکیه بر انتقاداتی به روند سال‌های اخیر دانشگاه دارد؛ روندی که بدون شک مسؤولین حاضر در خلق آن نقش جدی داشته‌اند؛ همانانی که می‌خواهند روند فعلی را در مدیریت آتی نیز با انتصاب فرزند آیت‌الله به ریاست دانشگاه حفظ کنند.