میراث دانشگاه

ان الارض یرثها عبادی الصالحون

میراث دانشگاه

ان الارض یرثها عبادی الصالحون

میراث دانشگاه

این‌جا، محلی است برای طرح دغدغه‌هایی برای یک میراث گرانبها. میراثی که تنی چند از یاوران انقلاب آن را بنیان گذاردند و هم‌اکنون با عروج حضرت آیت‌الله مهدوی‌کنی به امثال چون مایی رسیده است. و اکنون ما هستیم و آینده سنگری مقدس به نام دانشگاه امام صادق علیه‌السلام.

بایگانی
  • ۰
  • ۰

فارغ از این که آیا ایشان، جانشینی در تراز آیت‌الله مهدوی‌کنی برای نشستن بر کرسی ریاست دانشگاه امام صادق علیه‌السلام هستند یا خیر، در پاسخ به سؤال فوق، بدون مقدمه و پرده‌پوشی می‌توان گفت: خیر؛ ایشان ابداً شایستگی تصدی چنین مقامی را ندارند!

دلایلی که می‌توان بر اثبات این مدعا ذکر کرد، در چهار بخش قابل دسته‌بندی هستند: عدم شایستگی مدیریتی، عدم شایستگی علمی، عدم مقبولیت اجتماعی و رویکرد اشتباه به تولید علم و تربیت اسلامی!


1. شایستگی مدیریتی:

جناب آقای دکتر مهدوی، در سوابق خود فقط چند مسؤولیت مدیریتی در دانشگاه امام صادق(ع) داشته‌اند که هیچ کدام از این سوابق، نه‌تنها پیش‌برنده و رو به جلو نبوده، بلکه موجب توقف حرکت‌های پیشین نیز شده است. دوران مدیریتی ایشان ویژه و برجسته نبوده و هیچ موفقیت یا تحول چشمگیری را حاصل نکرده است و از در دوران مدیریت ایشان بر بخش‌های مختلف، رشد و تعالی خاصی در خواطر باقی نمانده است.


الف- بررسی سوابق مدیریتی

الف-1: اولین سِمَت مدیریتی ایشان، ریاست مرکز تحقیقات دانشگاه می‌باشد که در همان زمان با مخالفت جدی مسؤولین مرکز تحقیقات مواجه می‌شود. استدلال اولین مسئول مرکز تحقیقات دانشگاه و مؤسس آن چنین بوده که ایشان حتی یک مقاله علمی- پژوهشی ندارد و اساسا یک شخصیت علمی محسوب نمی‌شود تا ریاست چنین جایی را برعهده بگیرد! اما در نهایت، آن فرد از دانشگاه اخراج شده و آقای دکتر مهدوی، ریاست مرکز تحقیقات را برعهده می‌گیرد. رکود علمی حاصل از دوران مدیریت ایشان بر مرکز تحقیقات از تعداد مقالاتی که در آن سال‌ها در مجلات معتبر علمی ثبت شده، به وضوح قابل ملاحظه است!

الف-2: ریاست حوزه ریاست دانشگاه از دیگر سوابق مدیریتی ایشان است که در نهایت با اختلاف نظری که بین ایشان و حضرت آیت‌الله مهدوی‌کنی به وجود می‌آید، ایشان استعفا داده و از سِمَت خود کناره‌گیری کردند.

الف-3: مدتی پس از آن که ایشان معاونت دانشکده فرهنگ و ارتباطات را برعهده داشت، به سمت ریاست این دانشکده منصوب شد. دوران مدیریت ایشان بر این دانشکده که تا پایان عمر مبارک آیت‌الله مهدوی‌کنی ادامه داشت، یکی از شفاف‌ترین برهه‌ها در بروز و ظهور تفکرات و توانایی مدیریتی ایشان محسوب می‌شود. ایجاد فشارهای سنگین و غیرمنطقی بر دانشجویان و اساتید، نه‌تنها کمکی به پیشرفت این دانشکده نکرد که حتی سطح علمی این دانشکده را به شدت پایین آورد. بنا به گفته مسئولین آموزش، پایین‌ترین معدل در میان تمامی دانشکده‌ها، مربوط به دانشجویان همین دانشکده است و بنا به آمار رسمی که هر ماه از سوی کتابخانه دانشگاه اعلام می‌شود، کمترین میزان مراجعه به کتابخانه دانشگاه نیز (در دو آمار جداگانه) مربوط به دانشجویان و هیأت علمی همین دانشکده است! همچنین در هفته پژوهش که هر سال از سوی معاونت پژوهشی دانشگاه برگزار می‌شود، کمترین میزان مقالات علمی، مربوط به دانشکده فرهنگ و ارتباطات است. بنا به گفته یکی از مسؤولین معاونت پژوهشی دانشکده، معمولا دانشجویان دانشکده ارتباطات، پس از خروج از دانشگاه و فراغت از تحصیل، به نگارش مقالات علمی روی می‌آورند و این، حکایت‌گر سوء مدیریت و فشارهای غیرمنطقی موجود در دانشکده است که نتیجه‌ای جز سرکوب استعدادهای موجود در این دانشکده نداشته است.

الف-4: ریاست هسته گزینش: ریاست ایشان بر هسته گزینش نیز یک ریاست چکشی و پرتنش بوده که ریشه در رویکرد غلط ایشان نسبت به انتخاب دانشجو دارد که در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت.

 

ب- بررسی اخلاق مدیریتی: هرچند ایشان به لحاظ فردی، تلاش دارند تا اخلاق اسلامی را رعایت کرده و تا حد زیادی مقید به شرع و مؤادی به آداب و اخلاق هستند، لکن اخلاق مدیریتی ایشان عموما نامناسب و غیرمعقول جلوه می‌کند. سعه صدر پایین و تندخویی در مقابل زیردستان و منتقدان در موارد متعددی بروز و ظهور پیدا کرده و یک اتفاق ساده را به بحرانی بزرگ تبدیل می‌کند.

ب-1: برخورد ناشایست ایشان با دانشجویان دانشکده ارتباطات در جریان بازنگری رشته، در نهایت منجر به تعطیلی کلاس‌های این دانشکده در آبان‌ماه سال 1387 شد. (اعتصاب دانشجویی و تعطیلی کلاس‌ها در تاریخ این دانشگاه، فقط در همین مورد رخ داده است!)

ب-2: برخورد تند ایشان در ماجرای اعتراضات به ظلمی که در حق مسؤول بسیج واحد خواهران اتفاق افتاد نیز از خواطر محو نشده و نتیجه آن برخورد، این شد که تا مدت‌ها، بسیاری از دانشجویان پشت سر ایشان نماز نمی‌خواندند و در مسجد دانشگاه، دو نماز جماعت برگزار می‌شد!

ب-3: برخوردهای ایشان با برخی از معاونین و مسؤولین بخش‌های مختلف دانشگاه نیز مملو از شواهدی است که حکایت از اخلاق نامناسب مدیریتی ایشان دارد. سعه صدر پایین در کنار روحیه ستیزه‌جو، بزرگ‌ترین نقطه ضعف اخلاق تشکیلاتی است که می‌تواند یک مدیر را ناکارآمد کند.

 

ج- جمعبندی: سوابق مدیریتی ایشان مملو از ناکارآمدی و نارضایتی افراد مرتبط  بوده و مشخص نیست که اگر پدر بزرگوار ایشان، ریاست این دانشگاه را برعهده نداشتند، آیا اساسا ایشان می‌توانستند چنین مسؤولیت‌هایی را برعهده بگیرند؟ یا ناچار بودند مثل سایر دانشجویان این دانشگاه، پس از فراغت از تحصیل به دنبال کار بگردند، و تنها در آن صورت بود که عیار ایشان به طور واقعی مشخص می‌شد... کمااین‌که همکلاسی‌های ایشان افرادی چون دکتر آشنا، دکتر رضی، دکتر جبلی و دکتر باهنر بوده‌اند که سوابق اجرایی و مدیریتی آنان در کنار ایشان، سطح مدیریتی آقای دکتر مهدوی را به طور واقعی‌تر و بیشتر نشان می‌دهد.


ادامه دارد...

نظرات (۶)

سلام و خسته نباشید

از شما بسیار ممنونم از اینکه نظر بنده را کامل منعکس کردید

امیدوارم این نقدهای واقعگرایانه خود را به همه افراد فرصت طلبی که لیاقت این دانشگاه را ندارند، تسری دهید.
پاسخ:
خدا خیرتون بده. 
ما که عالم دهر نیستیم! شما هم در زمینه هایی اطلاع و دغدغه دارین که ما نداریم!
پس بسم الله. از شما نوشتن، از ما منتشر کردن:
mirasedaneshgah@gmail.com
سلام
فکر نمیکنم کسی با انتقادات شما در مورد جناب سعید مهدوی مخالف باشد اما من عرض دیگری دارم.

فضای بحثهای شما کاملا معلومه که چه قصد و غرضی داره و معلومه که به دنبال چه هستید.
شما اگر واقعا دغدغه وضعیت دانشگاه را دارید چرا از جناب غلامی انتقادی نمیکنید؟چرا سوابق و وضعیت علمی و مدیریتی و اخلاقی ایشان را مطرح نمیکنید؟ آیا ایشان شایستگی و لیاقت ریاست بر دانشکده حقوق را دارند؟

شما به همه چیز و همه کس انتقاد دارید چرا ایشان را نقد نمیکنید؟
پاسخ:
سلام و ممنون از ابراز نگرانیتون نسبت به دیگر قسمت های دانشگاه
مسلما یکی از اشکالات عمده وارده در سالیان اخیر، پایین اومدن سطح آدم هایی است که به عنوان مسؤول چه در قسمت های اداری و چه در دانشکده ها منصوب شده اند.
نسبت به دانشکده حقوق یا هر قسمت دیگری از دانشگاه هم نقدی دارین، استقبال می کنیم و از انتشار اون هم ابایی نداریم:
mirasedaneshgah@gmail.com 
اما این که انتقادات ما سمت و سوی خاصی دارد یا منحصر به موارد خاصی است، باید گفت محور انتقادات ما به روند کلی مدیریت دانشگاه در همه ابعاد است که البته نقاط عطفی هم در درون آن روند وجود داشته است.

  • فارغ التحصیل

  • "یا ایها الذین امنوا اتقواالله و قولو قولا سدیدا"
    متاسفانه بسیاری از اوقات در گفته هامون تقوای الهی رو رعایت نمیکنیم و ادعای دینداری هم داریم
    برادر بزرگوار، این نوع برخوردها اخلاقی و دینی نیست. من فقط در یک مورد نکته ای رو ذکر میکنم که به خاطر حضورم در اون دوره در دانشگاه نسبت بهش واقفم. در مورد خانمی که گفتید از واحد خواهران اخراج شدن مطلب بسیار متفاوت از چیزی بود که تصور میشد ولی  آقای مهدوی اصرار داشتند این راز سربه مهر بمونه
    ضمن این که من شاهد تجمع دانشجویان و نوع برخوردشون با آقای مهدوی بودم که چطور کاسه صبرشو لبریز کردند و بطور غیراخلاقی از لحظه ناراحتی او صداشو ضبط کردند و ماجرای اون خانومو پیرهن عثمون نمودند و ...
    و در پایان عرایضم باز هم شما رو به مراقبت در گفته هاتون دعوت میکنم
    "و لباس التقوی ذلک خیر"
    پاسخ:
    این مطلب سعی کرده به زعم خودش با نگاهی منطقی و مستدل بحثش رو مطرح کنه
    اما انگار یک گزاره ای که به زعم شما! غلطه شده پیراهن عثمان که باهاش کل استدلال رو بزنید!

  • محمد معارفی
  • سلام خسته نباشید... من هم با نظر کوشکی موافقم... جدا نام خود را بگویید از چه می ترسید؟ می بایست این نکته سرلوحه کار باشد که هر چه در جمع خصوصی گفته می شود همان چیز هایی باشد که در جمع عمومی بیان می شود... این یعنی شفافیت. یعنی جسارت. من فکر می کنم انسان حیوان جسور است!
    پاسخ:
    سلام آقای معارفی
    خدمت آقای کوشکی هم عرض کردم:
    یک گوشه گود نشستن و فریاد لنگش کن که نشد کار! حالا یک نفر با هر درجه از انگیزه، جسارت و... پا شده و یک کاری انجام می ده، گر تو بهتر می زنی، بستان بزن!
    فک می کنید خیلی جسور هستین که با «اسم»، فقط یک «نظر» گذاشتین؟
    باز هم می گم: ما وسعمون همین قدره: شب نامه اش با ما، روزنامه اش با شما!
    یاعلی
    بزرگوار این مطالب یک بحث خانوادگی و خصوص بین جمع امام صادقی هاست و اعلام عمومی آن بر روی وبلاگ صحیح نیست.

    این مطلب باید به صورت رمزدار برای امام صادقی ها گذاشته شود 
    پاسخ:
    سلام و ممنون از ابراز نگرانیتون
    تعصب خاصی روی رمز نداشتن مطالب نیست، اما با دو تا ملاحظه فکر نمی کنم نیازی باشه:
    یکی این که بعضا افرادی که راجع بهشون صحبت می شه، شناخته شده در سطح عموم مردم نیستند و فضای بحث، طوری نیست که یک فرد خارجی بتونه مباحث رو درک کنه و اساسا این ها براش مهم باشه!
    دوم هم این که اگر احیانا مطلبی هم راجع به فردی گفته میشه، مسائل خصوصی اون فرد و در خفا نبوده و صرفا مسائل مربوط به مدیریت اون شخصه، کما این که در مورد هر فرد مشهور مملکتی از رئیس جمهور و وزیر و کیلی، نقدهای مدیریتی میشه و اشکالی هم به اون مترتب نیست!

    باز هم اگر ملاحظه خاصی هست، بفرمایید و در صورت اقناع، حرفی نیست!
  • جعفر کوشکی
  • داداش چند وقته شب نامه هات نمیاد
    ضعیف شدی ها
    حرفت حقه ولی مرد باش اسمت بگو هزینشم بپرداز
    یا علی
    پاسخ:
    سلام آقای کوشکی!
    ما همون شب نامه رو هم به زور می زنیم!
    شما اگه می تونی روزنامه بزن!
    یا علی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی