ادامه از قبل...
3. مقبولیت اجتماعی:
آیا آقای دکتر مهدویکنی، از مقبولیت اجتماعی لازم را برای ریاست دانشگاه برخوردار هستند؟
الف- مقبولیت اجتماعی درون دانشگاهی:
الف-1: مقبولیت در بین اساتید:
قطعا ایشان در بین اساتید به عنوان یک «چهره علمی» تراز اول شناخته نمیشوند؛ هرچند به عنوان یک مدرس دانشگاه از سبقه مناسبی برخوردار باشند.
الف-2: مقبولیت در بین دانشجویان:
بخش قابل توجهی از دانشجویان – که اکثریت را شامل میشوند- با ریاست ایشان مخالف جدی دارند و اگر هم مخالف جدی نداشته باشند، جز احترام و تکریم مرحوم آیت الله مهدوی کنی، استدلال و منطقی محکم برای اثبات ایشان ندارند!
ایشان در تعامل با دانشجویان به شدت عصبی و غیر منطقی برخورد میکنند و این مسأله محدود به تشکلهای دانشجویی و در زمینه فعالیت های فوق برنامه نمیشود. انجمن علمی دانشکده ارتباطات نیز بارها با برخوردهای عجیب ایشان مواجه شده است.
عدم مقبولیت ایشان در برگزاری کلاسهای درسی به شدت ظهور و بروز مییابد. درسهای تخصصی که در دانشکده فرهنگ و ارتباطات به ایشان ارائه میشود، عموما با اعتراض گسترده دانشجویان مواجه میشود. موارد متعددی رخ داده که هنگام انتخاب واحد، دانشجویان به نشانه اعتراض درس ایشان را اخذ نکردهاند و البته دانشکده هم در اقدام متقابل، حاضر نشده آن درس را تا پایان فارغالتحصیلی دانشجویان به هیچ استاد دیگری ارائه بدهد و در نهایت آنان پس از سه الی چهار سال و در آستانه دفاع پایاننامه، به اجبار و اکراه آن واحد را با جناب دکتر مهدوی اخذ کردهاند!
اما در درسهای عمومی ماجرا به نحو دیگری است... مثلا برای درس «تدبر و تفسیر قرآن کریم» پنج گروه ارائه میشود که یکی از آنان با آقای دکتر مهدوی است. نتیجه از قبل مشخص است و هیچکس یا در مواردی به جز چند نفر، کسی آن گروه را اخذ نمیکند. طبیعی است که در چنین حالتی، آن گروه از آن جا که به حد نصاب تعداد دانشجو برای تشکیل کلاس نمیرسد، باید حذف شود. اما در کمال تعجب اعلام میشود یکی از آن پنج استاد نمیتواند به دانشگاه بیاید و دانشجویان آن کلاس به اجبار و از طریق سیستم آموزش، به کلاس دکتر مهدوی منتقل میشوند! چون این اتفاق پس از زمان ثبتنام و هنگام حذف و اضافه رخ میدهد، بسیاری از دانشجویان نمیتوانند آن واحد را تغییر بدهند و صدای اعتراضشان به این اقدام ظالمانه هم مسموع واقع نمیشود و ناچارند یک ترم را در محضر ایشان سپری کنند...
تندترین و شدیدترین عکسالعمل در برابر دکتر مهدوی، عموما از سوی دانشجویان دانشکده ارتباطات – که بالاجبار تعامل نزدیکتری با ایشان داشته اند- رخ میدهد. بخشی از دانشجویان، آقای دکتر مهدوی را «ظالم» میشمارند و حاضر نیستند نماز جماعت را به امامت ایشان اقامه کنند. نماز جماعتهای محدود در خوابگاهها و گوشه و کنار دانشگاه، یا مراجعه به مساجد اطراف دانشگاه جهت اقامه نماز از سوی طیف قابل توجه و نامرئی از سوی دانشجویان، نمایانگر میزان دلخوری ایشان از آقای دکتر مهدوی است...
ب- مقبولیت اجتماعی بیرون دانشگاهی:
یکی از مهمترین ویژگیهایی که سبب میشد دانشگاه امام صادق(ع) یک پدیده ممتاز شود، حضور شخص شخیص مرحوم حضرت آیتالله مهدویکنی بود که از یک سو برخوردار از یک شخصیت علمی و فقاهتی بود و از سوی دیگر شخصیتی سیاسی و تراز اول مملکتی. ویژگی ممیزهای که دانشگاه به اتکای آن، شهره عام و خاص شده بود!
اما تقلیل جایگاه ریاست دانشگاه از فردی چون حضرت آیتالله مهدوی با آن اعتبار و تراز شخصیتی به فردی چون دکتر سعید مهدویکنی، هرچند مشترک در نسب باشد، لکن به سبب ناشناخته بودن و فقدان اعتبار پیشین، از تراز دانشگاه در نزد عام و خاص تا حد زیادی خواهدکاست. کما این که نظیر این دانشگاه در سبکهای مشابه کم نیستند! و با ریاست فردی کمتر شناخته شده به لحاظ علمی و اجتماعی، دانشگاه امام صادق(ع) هم دانشگاهی میشود همانند دیگر دانشگاهها و مؤسسات آموزشی!
ادامه دارد...