دانشجویان که به یکباره حکم انتصاب آقای «زهیر انصاریان»(1) را به عنوان مدیر جدید اداره گزینش دانشگاه بر در و دیوار میدیدند، شگفتزده از هر که پیش روی خود میدیدند، در اینباره میپرسیدند و علت را جویا میشدند؛ از حاجآقای مباشری (معاون محترم دانشجویی که اظهار شگفتی و بیاطلاعی میکرد) گرفته تا حجتالاسلام سعید مهدوی کنی.
انگشت اشاره بیش از همه به سمت دکتر سعید مهدوی کنی (2) متوجه بود، چرا که ایشان را بیش از همه در دسترس میدیدند. از سوی دیگر وی به عنوان رئیس حوزه ریاست دانشگاه میتوانست اطلاعات خوبی از علت اصلی این ماجرا در دست داشته باشد، لکن ایشان گویا ترجیح داده بود در آن شرایط غبارآلود (به زعم خود ایشان) روزه سکوت بگیرد! و پاسخ را به موعدی دیگر وعده کند.(3)
به تدریج زمزمههایی به گوش رسید که پای یک پایاننامه در میان است... ماجرا که حالا داشت ابعاد پیچیدهتری به خود میگرفت، پای دکتر «محمدهادی همایون» را نیز به عنوان معاون آموزشی وقت دانشگاه به میان آورد...
پینوشت:
1. نوه دختری مرحوم حضرت آیتالله. با این حکم برخی با حالت مزاح میگفتند: حالا دیگر همه مسؤولین حوزه ریاست دانشگاه در واحد برادران و پردیس خواهران به یکدیگر محرم شدهاند!
2. دکتر سعید مهدویکنی، ریاست یک نهاد بالادستی اداره گزینش با عنوان هسته مرکزی گزینش را برعهده داشته و دارد، به گونهای مجوز ورود هر دانشجو پس از طی مراحل متعدد گزینش، در نهایت تحت نظارت ایشان صادر میشود. نکته جالب توجه آنکه در حکم انتصاب آقای زهیر انصاریان به سِمت مدیر اداره گزینش در آن زمان، تأکید قابل توجهی به همکاری و هماهنگی بیشتر از پیش با رئیس هسته مرکزی گزینش میشود!
3. وعدهای که هیچگاه تحقق نیافت!