لازمه سادهانگاری تحولات آن بود که ماجرا به تغییر یک مدیر و یک شخص در اداره گزینش ختم میشد، لکن بازنگری در عزل و نصبها در همان سال (1389)، شواهدی از بروز یک جریان دارد. هنوز یک ماه از تغییر جنجالی رئیس گزینش نمیگذرد که دکتر سعید مهدویکنی، جایگزین دکتر «بشیر» در دانشکده فرهنگ و ارتباطات شده و کرسی ریاست آن را در دست میگیرد. این اتفاق در همان ابتدا پیامدهایی را به دنبال دارد که آنها نیز خود شرحی مجزا را میطلبد. از آن جمله، باید به اخراج دکتر فیاض از دانشکده در همان ایام اشاره کرد، اتفاقی که صدای آن در پس پرده تحولات جنجال آفرین در مدیریت دانشگاه به گوش کسی نرسید.
جالب آن که گویا نحوه اخراج جناب دکتر فیاض که همگان شخصیتی اخلاقی و آکادمیک از او در یاد دارند، اصلا جلوه متعارفی نداشته است. برخی دانشجویان، دکتر فیاض را در مدخل دانشکده فرهنگ و ارتباطات با حالتی پریشان میبییند که از آنها برای جابجایی تعدادی گونی کمک میخواسته و هنگامی که از او درباره محتوای آنها سؤال میکنند، پاسخ میدهد که اینها کتابهای من است که همه را داخل گونی ریختهاند و گذاشتهاند درب دانشکده! کتابهایی که (به گفته خود ایشان) در میان آنها نسخ نفیس و ذیقیمتی وجود داشته است. این درحالی است که رفتاری اینچنینی نهتنها خلاف آداب اسلامی و شرع مقدس (که ادعای برخی در اینباره گوش فلک را کر کرده است) بلکه خلاف مقتضای ادب انسانی است!
راست میگه: استاد فیاض به من هم همینا را گفت.
حامد الان کنار منه وباور نمی کنه. شما بهش بگین...